گاهی از یادم میرود
که یادت باید از یادم برود
دل من برید از هرکس ناکس
تنها عشق تو بود که مرا عاشق کرد بس
.
.
.
حسین اسدی
گاهی از یادم میرود
که یادت باید از یادم برود
دل من برید از هرکس ناکس
تنها عشق تو بود که مرا عاشق کرد بس
.
.
.
حسین اسدی
برف نشست بروی علف های سبز شده زیر پایم
پژمرده شد گل های نیزار ها
حتی کوه ها همدیگر را بغل کردند
اما تو نیامدی که نیامدی
.
.
.
حسین اسدی
بر فراز مرز های دور خیالت
به دنبال پناهگاهی برای غربت خیش بودم
و چه تنهایم
در میان این انبوه ستاره ها
و این آسمان بخت من
که همیشه شب است
.
.
.
حسین اسدی
کار از کار گذشت
حرف،حرف یکی دو وجب نیست
بی تو من تمام اقیانوس ها را از سر گذراندم
.
.
.
حسین اسدی
آهای بانوی خیال
روی ماه آسوده بخواب
که خیال تو عقل مجنونی
را داده به باد...
.
.
.
حسین اسدی